تولد ،اتمام قرنطینه مطلب تازه و جدید
تولد ،اتمام قرنطینه
- تولد ،اتمام قرنطینه
امروز شنبس ، ساعت چهار صبح ،روز اول ماه رمضون ،
دیروز جمعه سوپرایز شدم ?? یعنی مریم بهم گفت قیافتو یادم رفته میخوام بیام خونتون گفتم بیا ، دل خودمم براش تنگ شده بود
اومد پشت سرش فاطی و سمانم اومدن تو ??، دستشون کیک و گل بود کنار گل 200پول اماده کرده بودن باورتون میشه وقتی شمردم دیدم عه خب 19تاس میشه 19تومن ، خب دستشون درد نکنه پنجاه یا هفتادم باکس گل شده دمشون گرم
اینقدر خسته و بیحال بودم ک ده هزاری رو هزار شمردم تازه همونم یکی کم??
خسته ، یه کوالای چشم بادومی
لعنتیای دوستشداشتنی ، خودم نمیدونستم اینقدر دلم براون تنگ شده بود
کلی گفتیمو و خندیدیم و تصمیم گرفتیم ببینیم پنج سال دیگه هر کدوم در چ حالیم
خب مریم ک بارداره
سمانه معماری میخونه و حالش خوبه و تصمیمم داره بره جنوب یا شیراز .فاطی خب دندون میخواسته نیاورده و الان دستیار دکتر شده و مهندسی میخونه
منم ک گوینده??،
نمیدونم پنج سال دیگه کجا باشم و در چ حال ولی فک کنم طرحم شمال تموم شده تهراانم و قطعا ازدواج کردم
خدایا نمیخوای بگی ن ک????
اوکی الان بیدارم تا استنبولی پخته بشه بدم محمد بخوره خودمم تخم مرغ درست کنم و سحری بخوریم
چقدر خوبه دنیا
ن؟
اهان راستییییی بعد از مدت ها خونه ایی ک میخواستم بگیرم و سایت بخاطر کرونا بسته بود امشب باز شده بود و رفتم دیدم شماره تماس نیست .ب پشتیبانی سایت پیام دادم من شماره ی فلان خونه رو میخوام هنوز ک نخونده ولی احتمالا بهم بدن .
پول پیش ندارم ??،
دل تو دلم نیست برم سر کار میدونین ؟