# robots.txt generated by Checkup.tools User-agent: * Disallow: Disallow: /cgi-bin/ کتاب,در,خیال,من,مطلب,تازه,و,جدید - پیامی تازه

کتاب در خیال من مطلب تازه و جدید

دوشنبه 99/2/15
12:4 صبح
ایمان
&

کتاب در خیال من


 

 

  • کتاب در خیال من

    کتاب ها تکه های کوچک قابل حملی از افکار هستند. (سوزان سانتاگ)

    حقیقتا که یکی از لحظات سخت و دردناک زندگی، تمام کردن و کنار گذاشتن کتاب خوبی است که در حال خواندنش بوده ایم.

    کتاب خوب، یعنی شریک شدن لحظه ها و دقایق مان با هر آن چیزی که در خیال نویسنده گذشته است. ماجراجویی در اندیشه ها، رنج ها و شادی هایی که هرگز نمی شناخته ایم یا نخواهیم شناخت.

    بله، کتاب از نگاه من یک جور ماجراجویی، آن هم از نوع ماجراجویی در افکار، به حساب می آید. ماجراجویی فقط در سفرها و کارناوال ها و اتفاقات مختلف رخ نمی دهد. ماجراجویی، فقط در پیست اتومبیل رانی و پریدن از صخره و سوار اسب شدن نیست. هرچند که در همه ی اینها هست، اما همه ی اینها نیست.

    کتاب، سفر در اندیشه هاست.در فراز و نشیب احساسات و وقایعی که شاید هرگز برای خود ما یا حتی اطرافیانمان اتفاق نیفتد. کتاب، سینی جادویی دامبلدور است؛ کافیست سرت را به آن نزدیک کنی تا تو را در دنیای جادویی خود غرق کند و تو را به دالان ها و هزارتوهای وهمناک و هیجان انگیز صاحبش بکشاند. که با وجود وهمناک بودن، به دنبال راه نجات نخواهی بود.

    جدا شدن از کتاب غمگینم می کند. هربار که کتابی را تمام می کنم انگار چیز با ارزشی را گم کرده ام، چیزی شبیه شادی، شبیه به دلخوشی. وقتی که نگاهم را از کتاب جدا می کنم، کمی طول می کشد تا بتوانم دوباره اطرافم را به خوبی بشناسم. حس غریب بودن چندی آزارم می دهد، تا زمانی که دوباره بتوانم به دنیا و آدم هایی که در عالم ماده زندگی می کنند، عادت کنم.

    من متعلق به دنیای افکار و کلمات هستم و همین، گاهی برای خودم هم عجیب و غیر قابل باور است.

    خودم را لمس می کنم، مداد را در دست می گیرم و کتاب را می بینم. شاید اینها برای بسیاری افراد فراتر از بدیهیات نباشد اما برای من ...

    کتاب می خوانم چرا که زندگی مرا بس نیست. (فرناندو پسوآ) 

    پی نوشت1: آیا این دلیل علاقه و گرایش من به علوم طبیعی نیست که به وسیله آن  بتوانم کمی از دنیای ذهنیاتم بیرون بیایم ؟!

    پی نوشت2: دامبلدور یکی از شخصیت های سری داستان های هری پاتر اثر خانم جی کی رولینگ است. دامبلدور صاحب یک سینی جادویی بود که خاطراتش را برای جلوگیری از خطر فراموش کردن در آن می ریخت.  


    برچسب‌ها: کتاب, مطالعه, خواندن, هری پاتر, دامبلدور
    نوشته شده توسط بهاره خدادادی در پنجشنبه بیست و ششم دی 1398 |



کتاب در خیال من مطلب تازه و جدید

یکشنبه 99/2/14
10:48 عصر
ایمان
&

کتاب در خیال من


 

 

  • کتاب در خیال من

    کتاب ها تکه های کوچک قابل حملی از افکار هستند. (سوزان سانتاگ)

    حقیقتا که یکی از لحظات سخت و دردناک زندگی، تمام کردن و کنار گذاشتن کتاب خوبی است که در حال خواندنش بوده ایم.

    کتاب خوب، یعنی شریک شدن لحظه ها و دقایق مان با هر آن چیزی که در خیال نویسنده گذشته است. ماجراجویی در اندیشه ها، رنج ها و شادی هایی که هرگز نمی شناخته ایم یا نخواهیم شناخت.

    بله، کتاب از نگاه من یک جور ماجراجویی، آن هم از نوع ماجراجویی در افکار، به حساب می آید. ماجراجویی فقط در سفرها و کارناوال ها و اتفاقات مختلف رخ نمی دهد. ماجراجویی، فقط در پیست اتومبیل رانی و پریدن از صخره و سوار اسب شدن نیست. هرچند که در همه ی اینها هست، اما همه ی اینها نیست.

    کتاب، سفر در اندیشه هاست.در فراز و نشیب احساسات و وقایعی که شاید هرگز برای خود ما یا حتی اطرافیانمان اتفاق نیفتد. کتاب، سینی جادویی دامبلدور است؛ کافیست سرت را به آن نزدیک کنی تا تو را در دنیای جادویی خود غرق کند و تو را به دالان ها و هزارتوهای وهمناک و هیجان انگیز صاحبش بکشاند. که با وجود وهمناک بودن، به دنبال راه نجات نخواهی بود.

    جدا شدن از کتاب غمگینم می کند. هربار که کتابی را تمام می کنم انگار چیز با ارزشی را گم کرده ام، چیزی شبیه شادی، شبیه به دلخوشی. وقتی که نگاهم را از کتاب جدا می کنم، کمی طول می کشد تا بتوانم دوباره اطرافم را به خوبی بشناسم. حس غریب بودن چندی آزارم می دهد، تا زمانی که دوباره بتوانم به دنیا و آدم هایی که در عالم ماده زندگی می کنند، عادت کنم.

    من متعلق به دنیای افکار و کلمات هستم و همین، گاهی برای خودم هم عجیب و غیر قابل باور است.

    خودم را لمس می کنم، مداد را در دست می گیرم و کتاب را می بینم. شاید اینها برای بسیاری افراد فراتر از بدیهیات نباشد اما برای من ...

    کتاب می خوانم چرا که زندگی مرا بس نیست. (فرناندو پسوآ) 

    پی نوشت1: آیا این دلیل علاقه و گرایش من به علوم طبیعی نیست که به وسیله آن  بتوانم کمی از دنیای ذهنیاتم بیرون بیایم ؟!

    پی نوشت2: دامبلدور یکی از شخصیت های سری داستان های هری پاتر اثر خانم جی کی رولینگ است. دامبلدور صاحب یک سینی جادویی بود که خاطراتش را برای جلوگیری از خطر فراموش کردن در آن می ریخت.  


    برچسب‌ها: کتاب, مطالعه, خواندن, هری پاتر, دامبلدور
    نوشته شده توسط بهاره خدادادی در پنجشنبه بیست و ششم دی 1398 |



کتاب در خیال من مطلب تازه و جدید

یکشنبه 99/2/14
9:45 عصر
ایمان
&

کتاب در خیال من


 

 

  • کتاب در خیال من

    کتاب ها تکه های کوچک قابل حملی از افکار هستند. (سوزان سانتاگ)

    حقیقتا که یکی از لحظات سخت و دردناک زندگی، تمام کردن و کنار گذاشتن کتاب خوبی است که در حال خواندنش بوده ایم.

    کتاب خوب، یعنی شریک شدن لحظه ها و دقایق مان با هر آن چیزی که در خیال نویسنده گذشته است. ماجراجویی در اندیشه ها، رنج ها و شادی هایی که هرگز نمی شناخته ایم یا نخواهیم شناخت.

    بله، کتاب از نگاه من یک جور ماجراجویی، آن هم از نوع ماجراجویی در افکار، به حساب می آید. ماجراجویی فقط در سفرها و کارناوال ها و اتفاقات مختلف رخ نمی دهد. ماجراجویی، فقط در پیست اتومبیل رانی و پریدن از صخره و سوار اسب شدن نیست. هرچند که در همه ی اینها هست، اما همه ی اینها نیست.

    کتاب، سفر در اندیشه هاست.در فراز و نشیب احساسات و وقایعی که شاید هرگز برای خود ما یا حتی اطرافیانمان اتفاق نیفتد. کتاب، سینی جادویی دامبلدور است؛ کافیست سرت را به آن نزدیک کنی تا تو را در دنیای جادویی خود غرق کند و تو را به دالان ها و هزارتوهای وهمناک و هیجان انگیز صاحبش بکشاند. که با وجود وهمناک بودن، به دنبال راه نجات نخواهی بود.

    جدا شدن از کتاب غمگینم می کند. هربار که کتابی را تمام می کنم انگار چیز با ارزشی را گم کرده ام، چیزی شبیه شادی، شبیه به دلخوشی. وقتی که نگاهم را از کتاب جدا می کنم، کمی طول می کشد تا بتوانم دوباره اطرافم را به خوبی بشناسم. حس غریب بودن چندی آزارم می دهد، تا زمانی که دوباره بتوانم به دنیا و آدم هایی که در عالم ماده زندگی می کنند، عادت کنم.

    من متعلق به دنیای افکار و کلمات هستم و همین، گاهی برای خودم هم عجیب و غیر قابل باور است.

    خودم را لمس می کنم، مداد را در دست می گیرم و کتاب را می بینم. شاید اینها برای بسیاری افراد فراتر از بدیهیات نباشد اما برای من ...

    کتاب می خوانم چرا که زندگی مرا بس نیست. (فرناندو پسوآ) 

    پی نوشت1: آیا این دلیل علاقه و گرایش من به علوم طبیعی نیست که به وسیله آن  بتوانم کمی از دنیای ذهنیاتم بیرون بیایم ؟!

    پی نوشت2: دامبلدور یکی از شخصیت های سری داستان های هری پاتر اثر خانم جی کی رولینگ است. دامبلدور صاحب یک سینی جادویی بود که خاطراتش را برای جلوگیری از خطر فراموش کردن در آن می ریخت.  


    برچسب‌ها: کتاب, مطالعه, خواندن, هری پاتر, دامبلدور
    نوشته شده توسط بهاره خدادادی در پنجشنبه بیست و ششم دی 1398 |



تمامی حقوق این وب سایت متعلق به پیامی تازه است. || طراح قالب avazak.ir