داستان ابر صورتی - نقد 13
داستان ابر صورتی - نقد 13
- داستان ابر صورتی - نقد 13
ابر صورتی / نوشته علیرضا ایرانمهر
ابر صورتی داستان زیبا و حس آمیزی است ، پراز تصاویر زیبا و صحنه پردازی های جاندار ، اما من با راوی گلاویز شده بودم ، اجازه نمی داد تا در متن ورود پیدا کنم ، تا از زیبایی های داستان لذت ببرم و با او همدل و همراه شوم ، علیرغم زبان سالم ، سلیس و صمیمی روایت ، راوی با قلدری من را به درون متن راه نمی داد .
در واقع قد و قواره این راوی ( من راوی شگفت انگیز ) به نظر می رسد که به درد این متن نمی خورد . در این داستان آشنازدایی اتفاق افتاده است ، اما نه در عمق بلکه در سطح ، هدف از آشنازدایی ، غریبه سازی پدیده های دنیای پیرامون است ، که بر اثر تکرار مکررت دیگر نه شنیده می شوند و نه دیده ، و نخ نما شده اند ، و نیاز است تا با کند کردن فرایند درک روایت دوباره از نو کشف شوند و سنگی سنگ احساس شود ، اما در این روایت همه چیز آشنا و واقعی است ؛ غیر از راوی .
من به عنوان یک مخاطب از راوی شگفت انگیز انتظار دارم تا از زاویه ی دیگری روایت را رهبری کند ، دست به اموری شگفت آوری بزند ، از صحنه سرباز آشور بسیار لذت بردم ، انتظار داشتم این دگردیس تا پایان روایت تعمیم یابد ، اما در این متن زیبا و روان ، تنها آشنا زدایی ای که رخداده ، این است که " من راوی " تبدیل به راوی دانای کل گشته و در همه جای روایت حضور دارد .
فکر می کنم ، اگر راوی این روایت ، محدود به ذهن شخصیت انتخاب می شد ، این مشکل برطرف می گشت و خللی در منطق روایت پیش نمی آمد ، با این حال تلاش و کوشش و توانایی های نویسنده عزیز انکار ناپذیر است . این ها مطالبی بود که به نظرم نگارنده رسید و هیچ اصراری ندارد که نظر خود را به دیگران تحمل کنم . موفق ، پایدار و نویسا باشید . با سلام و تشکر از ادمین محترم و شما دوستان هنرمند .
علیرضا شهبازی . 10 / 2 / 99